وب لاگ متحصنین ژنو

وب لاگ متحصنین ژنو
وب لاگ متحصنین ژنو

سایت همبستگی ملی

سایت همبستگی ملی
سایت همبستگی ملی
با پشتیبانی Blogger.

به بهانه تشكيل مجلس خبرگان: مهدوی کنی كيست و چرا به رياست خبرگان رسيد؟

خبرگزاريهاي حكومتي روز سه شنبه 15 شهريور, از آغاز به كار جلسه خبرگان به رياست آخوند مهدوي كني خبر دادند.
براي اين كه بدانيم مهدوي كني كيست و چگونه به رياست خبرگان رسيد خوب است به نوشته آقاي حسين اخوان توحيدي مراجعه كنيم:

بدستورخامنه ای وبا وساطت امامی کاشانی مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان شد
مهدوی کنی پیشنماز مسجدی در خیابان ایرانشهردر تهران بود وشبهای احیا ماه رمضان مسجد شلوغ می شد . ومنبری های به اصطلاح داغ را هم دعوت می کرد از جمله سید عبدالغفار سجادی که هم با مخالفین رابطه داشت وادعای مبارزه مي كرد وخط می داد وهم با ساواک هم کار میکرد .مثل بعضی از ظاهرا مخالفین فعلی که دوسره بار می کنند . برای ارتجاع کار می کنند ومقاله هایشان در سایتهای ایران دیدبان حلوا حلوا میشود وملات سازی میکنند و هم سینه چاک قربانیان هستند واز هیچ رذالتی کوتاهی نمی کنند .


پدر رضائی های شهید تعریف می کرد دردوران انقلاب که اخوندها ازسوراخ بیرون امده بودند ومهدوی کنی سردمدار شده بود وبرای همه خط تعیین میکرد شبی منزل پدر طالقانی بودیم وتازه از زندان ازاد شده بودند. از دوران زندان تعریف میکردند که چه گذشته است وبا چه کسانی برخورد کرده بودند در حیاط زندان قدم میزدیم دیدم مهدوی کنی گوشه حیاط زندان نشسته وزار زار گریه میکند . بسراغ اورفتم که او را دلداری بدهم .وپرسیدم ماجرا چیست وچرا گریه میکنی پدرت مرده یامادرت مرده بالاخره عمر دست خداست .وخدا انها را رحمت کند دنیا محل گذر است مهدوی کنی گفت نه چیزی نیست وبالاخره بلند شد ودرحیاط زندان قدم میزدیم ومنتظر بودم تا ببینم چه شده او گفت شرائط زندان سخت است من عادت نداشته ام نمیدانم چرا من را گرفته اند و با احتساب امروز من هفت روز است که زندان هستم و والده اقامصطفی را ندیده ام ودلم برایش تنگ شده است ودوری اورا نمیتوانم تحمل کنم ما اهل مبارزه به این شکل داغ نبودیم بیشتر با کار فرهنگی موافق بودیم و...پدر سوخته ها من را اشتباهی گرفته اندبعضی از مخالفین به مسجد ما هم می امدندبخاطر انها من را گرفته اند و من حالانمیدانم چه کنم .


ایت اله طالقانی مات مبهوت میماند که شیخ چه میگوید وچرا زهوارش در رفته است ودارد بد جوری ابروریزی میکند.به مهدوی کنی میگوید اشیخ اینجا زندانی سیاسی هست که ده پانزده بیست سال است که زندانی هستند . تو جلوی این زندانیان مقاوم ابروی همه زندانیان سیاسی را میبری.برو همین حالا یک گوه خوردن نامه به ساواک وشاه بنویس برو بیرون وبا همین شیوه

مهدوی کنی از زندان ازادمیشود.


در دوران انقلاب مهدوی کنی یکی از کسانی بوده است که اهل بخیه بوده و بامطهری رفسنجانی بهشتی مفتح وموسوی اردبیلی وباهنر جامعه روحانیت را راه اندازی میکنند ودر مذاکره با امریکائی ها وسپهبد مقدم رئیس ساواک در خانه مرتضی مطهری ملاقات داشته است .سابقه اش در مجموع چنین بوده که در باره او میگویند اخوند انگلیسی تبار است ومرتب برای معالجه به لندن میرود .هم فال است وهم تماشا اگر بالا بیاید میگویند جناح انگلیسی ها دست بالا را دارند .


بعداز انقلاب عضو شورای انقلاب ورئیس کمیته مرکز وزیر کشور ونخست وزیر ورئیس روحانیت مبارز وهمه فن حریف است.


حسن کروبی برادر کروبی که مسول بنیاد مسکن بود به من گفت یک روز مهدوی کنی تلفنی گفت هر گاه کاری داشتید ونمیتوانستید خط را جلو ببرید تلفنی به کمیته مرکز خبر دهید ما همیشه صدتا موتور سوار اماده داریم میفرستیم بعنوان مردم همیشه در صحنه حساب انها را کف دستشان بگذارند وچماقداران را از همان ماههای اول انقلاب براه انداخته بود. در کمیته مرکز عزت شاهی هم جزو غلامان او بوده و کالبیر 45 می بست یعنی ادم مهمی شده است .


یکی از خصوصیات مهدوی کنی جوشکار بودن او است وبا هرکسی صحبت میکرده طرفدار همان بوده است وحق را به او میداده وقتی مهدوی کنی نخست وزیر بود خامنه ای رئیس جمهورشدومهدوی کنی ناچار به استعفا شد ومیرحسین موسوی نخست وزیر خامنه ای شد حالا چه شده که دویاره به صحنه امده .


رفسنجانی در عبور از بحران می نویسد .هفتم شهریور 1360

عصر در دفتر رجائی جلسه ای داشتیم پیشرفت کار مبارزه با گروههای خرابکار را دادند ...رجائی باهنر علی قدوسی محسن رضائی مهدوی کنی خامنه ای مرتضی رضائی رضا سیف الهی یوسف کلاهدوز خسرو تهرانی فخرالدین حجازی وبهزادنبوی بودند.


1شهریور 1360 با موسوی اردبیلی برای مشورت خدمت خمینی رسیدیم امام از کم احتیاطی گله داشتند با صدارت مهدوی کنی موافقت نمودند.


دوشنبه 24 اسفند 1360شب دفتر من خامنه ای مهدوی کنی موسوی اردبیلی امامی کاشانی وموحدی کرمانی امدند وراجع به کاندیدای مجلس خبرگان مشورت کردیم.


بحران عدم مشروعیت خامنه ای دربین خود کار گزاران هم مشهود است وچگونه بجان یکدیگر افتاده اند که فسیلی رابا ویلیچر ازموزه یا گورستان بیرون اورد ه بارفسنجانی تاخت زده اند .و رئیس مجلس خبرگان شده است این مجلس خبرگان بقول ایت اله منتظری همگی اخوند های درباری هستند که بخاطر پول ومقام بخدمت علیشاه در امده اند .ومیخواهند ولی فقیه ثانی را که در مخمصه با کوه یخ بر خورد کرده است نجات دهندکار ولی فقیه با اینها بجائی نخواهد رسید چرا که اگراینها موقعیتی میداشتند با خامنه ای تاخت نمیزدند .بلحاظ حوزوی همانند خود خامنه ای روضه خوان و بیکاره هستند .وخانه از پای بست ویران است .


خامنه ای تنها مانده است علی مانده وحوضش خامنه ای ثروت وقدرت را با هیچ بخشی تقسیم نخواهد کردوراهی را که رفته است باز گشتی نخواهد داشت ومیداند چگونه بر مردم حکومت کرده است .حتی رفسنجانی که اورا به تخت نشانده مورد غضب خامنه ای قرار گرفته است وبرای بقای نطامی که خود یکی ازاستوانه های ان بود بزیر کشیده شد.وماجرا تمام نشده تازه سر کلاف باز شده است.وباید شاهد افشای بسیاری از ماجراهای پشت پرده بود.


اما این کشتی ولائی در طوفان خشم مردم گرفتار امده است وجابجائی وهیچ تدبیری هم نمیتواند این خیمه وخرگاه را از خشم میلیونی مردم نجات دهد.انهم از طرف ناخدائی که فاتحه اش را مردم در خیابانهای سراسر کشور خوانده اند.


رفسنجانی در نماز جمعه در اوج کشتار های سالهای 1360و1362گفت اگر همان اول انقلاب صدتا یا دویست نفر از مجاهدین خلق را اعدام میکردیم حالا مجبور نمیشدیم که هزار نفر از انها رااعدام کنیم و گروهکها اعلامیه داده اند ونوشته اند خون پاک فرزندان خلق را بزمین میریزند این خون ازخون خوک هم کثیف تر هست.

سر نوشت رفسنجانی را همه مردم میبینند که به چه ذلتی کشیده شده است .اینست نتیجه جنایتهایش که باید همان اوباشی که او انها را برای سرکوب بکار میگرفت در جماران جمع شوند وعلیه اکبر شاه شعار دهند .ورفسنجانی بیچاره وسردار بازندگی جرات نمی کند نفس بکشد. پس ان ادعاها که اهل مبارزه بوده است چندین جلد کتاب با عکس تفصیلات هم درباره ان نوشته است چه شد.


وسرنوشت خامنه ای همانند همه دیکتاتورها خواهد بود واز ان گریزی نیست وطی سی سال هر کسی با این روضه خوانها مخالف میشود برچسب مامور امریکا واسرائیل را برپیشانی او میزنند تابتوانند طناب دار را بگردن او بیاندازند و تواب خانه بیست وچهار ساعته دراوین وکهریزک کار میکند که بگویند عامل استکبارجهانی بوده اند . تاخامنه ای با خیال راحت بر مردم خدائی کند .ومهدوی کنی در بر تخت نگهداشتن خامنه ای بهتر از سایر اخوندها مثل ملاحسنی نخواهد بود.اینده نزدیک نشان خواهد دادکه این جابجائی ها تاثیری در سرنگونی نخواهد داشت واثری از این حکومت باقی تخواهد ماند.

وچهار شنبه سوری امسال پیام خشم ملتی بود که اخوند ها نمیتوانند از ان به گریزند وعلیرغم تمام فتواها و مامورین ولباس شخصیها مردم یکپارچه برای مخالفت به خیابان امدند.

این اتش خاموش شدنی نیست تا روزی که ملاهای قرون وسطائی را بزیر بکشند.و انقلاب تنها راه نجات مردم ما از نکبت ولایت فقیه است .

آقاي مالكي! غلط اضافي موقوف!

آقاي باتلر با سخن گفتن از انحلال مجاهدين و جا به جايي اشرف در داخل عراق، تلاش كرد از ديواري بلند تر از قد خودش بالا رود كه به زمين افتاد. چرا آقاي مالكي از سرنوشت او عبرت نگرفت و باز هم از بستن اشرف و به دروغ، از توافق نماينده سازمان ملل در اين مورد صحبت كرد؟ آيا او روي اين حساب مي كرد كه نماينده دبيركل در دقيقه 90 و در ديدار خداحافظي، دچار شرم حضور است و مي توان از كيسه او خرج كرد؟
بعد از شكست حمله 19 فروردين و بعد از اثبات ناكارآمدي 300 بلندگو و جنگ رواني 24 ساعته و محاصره، در وادار نمودن اشرف به تسليم؛ و بعد از تصميم دادگاه اسپانيا و تصويب ماده الحاقي در كنگره آمريكا و... اينجور بي گدار به آب زدن را نمي توان تماماً به حساب ناشيگري و بي تجربگي سياسي گذاشت. كلاشي و تقلب وسرقت مشروعيت سازمان ملل براي موجه نشان دادن داعيه بستن اشرف، حكايت از نياز حياتي خامنه اي و مزدوران عراقي اش دارد، كه نابودي خود را در بقاي اشرف مي بينند.
پاسخ دفتر نمايندگي سازمان ملل متحد، كه به قول خبرگزاري آسوشيتدپرس همواره خود را از درگيري هاي سياسي به دور نگه مي دارد و به قول واشينگتن پست يك اقدام نادر است؛ تو دهني محكمي به مالكي و خامنه اي است كه تنها با پايداري اشرف محقق شده و نشانه پيروزي اين پايداري است.
اين پيروزي از آينده اي روشن، نه تنها براي اشرف و مجاهدين، بلكه براي آزادي و دموكراسي در ايران خبر مي دهد و نشان مي دهد كه به رغم مدعيان، قيام و انقلاب مردم ايران سرد و خاكستر نشده، بلكه همچنان گدازان است.
آنها مي خواهند با دهانهاي آلوده خود نور خدا را خاموش كنند در حاليكه خدا مي خواهد اين نور را فروزانتر سازد اگرچه ارتجاع و استعمار را خوش نيايد.
           

درخواست نگه داشتن مجاهدين در ليست تروريستي، دعوت به كشتار مجدد مجاهدين در اشرف است

كساني كه در دهه 60 مجاهدين را صدتا، صدتا لاي پرچم آمريكا پيچيده و اعدام مي كردند، آنها كه قتل عام 30 هزار زنداني سياسي در سال 67 را تدارك ديدند، امروز با نقاب سبز در سايت جرس و كلمه به آمريكا دخيل مي بندند كه مبادا مجاهدين را از ليست تروريستي در بياوريد، چرا كه اگر اين كار را بكنيد، جنبش سبز خواهد مرد.
اينكه آيا آمريكا به اين درخواست زبونانه ترتيب اثر بدهد يا نه و اينكه نگه داشتن مجاهدين در اين ليست چه تأثيري بر مبارزه آنها با جمهوري اسلامي دارد، جاي بحث و گفتو مي باشد، اما آنچه در آن ترديدي نيست اين است كه مجاهدين چه در ليست آمريكا باشند يا نباشند، در مبارزه شان براي سرنگوني رژيم ولايت فقيه كوتاه نمي آيند و ذره اي ترديد نخواهند كرد.
در يك چيز ديگر هم ترديد نيست:
كساني كه با دخيل بستن به شيطان بزرگ خواستار باقي ماندن مجاهدين در ليست ترويستي هستند، نماينده هيچ بخشي از جنبش مردمي در ايران نيستند، آنها بخشي از حاكميت ولايت فقيه در ايران هستند. چرا كه هيچ گروه و جنبش اصيل اجتماعي از فعاليت گروههاي ديگر زيان نمي بيند و از رقابت با آن استقبال مي كند.
چرا كه اگر كسي يا گروهي نماينده يك جنبش اصيل و ريشه دار اجتماعي باشد، نه تنها از حضور و فعاليت گروههاي ديگر عليه رژيم ولايت فقيه بيمي به دل راه نمي دهد و آن را به زيان خود نمي داند، بلكه از آن استقبال هم مي كند، همان كاري كه مجاهدين دو سال پيش كردند. رهبري مجاهدين، همزمان با اعمال فشار نيروهاي سركوبگر عليه موسوي و كروبي، بدون تنگ نظري، نسبت به هرگونه آسيب رساندن به آنها به رژيم هشدار دادند.
ترديدي نيست كه كسي جز آخوندها از فعاليت مجاهدين زيان نمي بيند.
در حقيقت به اين جماعت و آمران آنها بايد گفت كه نمي توانيد نور خدا را با دهانهاي آلوده تان خاموش كنيد.  

كمپين براي برقراري استبداد در بالاترين محكوم به شكست است!

مدتي است كه تلاشهاي مشكوكي در بالاترين براي جوسازي عليه مجاهدين و حذف كاربران هوادار اين سازمان به راه افتاده است. اين كمپين كه از سوي برخي كاربران كه لباس بسيجي به تن صانع ژاله كرده و كشته شدن او را به مجاهدين نسبت مي دهند (اينجا) حمايت مي شود. اين كمپين با استفاده از فرهنگ لومپني و به كارگيري اتهامات كثيف جنسي، تلاش دارد تا ثابت كند كه مجاهدين در ايران و در ميان ايرانيان طرفداري ندارند. هدف اين كمپين همچنانكه برخي از مبلغان آن گفته اند، جلوگيري از خروج مجاهدين از ليست تروريستي آمريكاست.

جامعه فتنه گران: در فتنه قبلي پاهاي ولايت را شكستيم، در فتنه 88 كمرش را و اين بار گردنش را مي شكنيم!

آخوند خاتمي كه برخي او را خرچنگ نظام و بعضي ديگر او را لوله اگزز نظام مي خوانند، عادت دارد كه برخي گفته ها و درگوشي ها را  كه مردم «فتنه گر» در كوچه و بازار و در تاكسي و اداره و كارخانه به يكديگر مي گويند، در بلندگوي نماز جمعه يا در گفتگوي اختصاصي با خبرگزاري سپاه پاسداران تكرار مي كند.
از جمله روز سه شنبه 24خرداد1390 در گفتگو با خبرگزاري فارس به نقل از فتنه گران گفته است: «ما در فتنه قبلي پاهاي ولايت‌فقيه را شکستيم و در فتنه 88 مي‌خواستيم کمر ولايت را بشکنيم»

ماهنامه فرانسوی آفریقا ـ آسیا: دادگاه فرانسوي، فراتر از رفع اتهام تروريسم، فعاليت مجاهدين را مشروع اعلام كرد

AddThis Social Bookmark Button
ماهنامه فرانسوی آفریقا ـ آسیا، در شماره ژوئن خود، در مقاله ای به قلم ژان لوور، نوشت: مجاهدین خلق یک پیروزی بزرگ قضائی به دست می آورند، اما نبرد پیرامون کمپ اشرف ادامه دارد.
این روزها باردیگر نام مجاهدین خلق بر سر زبان ها است. هشت سال پس از حمله به مقر شورای ملی مقاومت ایران در اوور-سور- اواز که به بازداشت ۱۶۴ تن و صدور بیست و چهار قرار تحقیق میز-ان اگزمن تحت اتهامات تروریسم و تأمین مالی تروریسم انجامیده بود، دادگستری فرانسه حکم منع تعقیب صادر و مقاومت ایران را از اتهامات مزبور مبری دانست. روز ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ رأس ساعت ۶ بامداد بیش از ۱۳۰۰ مأمور پلیس سرا پا مسلح و نقابدار به دفاتر شورای ملی مقاومت و ۱۲ خانه و اقامتگاه پناهندگان ایرانی ساکن حومه پاریس حمله کرده بودند.

گنده لاتي كه به رياست سازمان اوپك رسيد!

محمد علي آبادي كه به خاطر سابقه بسيار درخشانش! در ميادين ورزشي آوازه جهاني يافته است، با عبور از موانع بلندي مثل شوراي نگهبان و مجلس، از سد وزارت نفت گذشت و اكنون در وين در باره سياستهاي نفتي نظام اظهار نظر مي كند!
بررسي سوابق علي آبادي نشان مي دهد كه وي در جواني به كار ساختماني علاقمند بوده، ومدتي هم در اين رشته شاگردي كرده است، اما شانس با او يار نبوده و به ورزش روي آورده است.

دو كامنتي كه تمام حقيقت را بيان كردند

ديروز شاهد يك كمپين بي سابقه با هدف اخراج مجاهدين از بالاترين بوديم. اكثر كاربران با اين كمپين مخالفت كردند و بسياري آبشخور آن را وضعيت خراب رژيم به خصوص در روزهاي خرداد و ماه قيام دانستند.
اين كمين به خاطر مخالفت گسترده كاربران، با شكست مواجه شد و گردانندگان بالاترين اقدام به حذف اين كمپين و بستن حساب يكي از كاربران آن كردند.
شكست اين كمپين پيروزي دموكراسي بر استبداد است و نشان مي دهد كه اكثريت كاربران بالاترين، تحت تأثير موج نفرت و خشونتي كه سود آن را فقط حاكمان مستبد مي برند، قرار نمي گيرند.

خرداد ماه قيام است، مواظب تلاشهاي تفرقه افكنانه باشيد

نيمه خرداد هستيم، ماه قيام، بحرانهاي رژيم در حادترين شكل ممكن است، سال گذشته در مراسم سالمرگ خميني، احمدي نژاد سردمداري حركتي براي به هم زدن سخنراني سيد حسن را داشت و امسال عليه خودش شعار دادند.
كار به جايي رسيده كه امام جمعه كاشان كه از بالاترين مقامات نظام است و خودش مي گويد كه در سركوب در كردستان و ديگر مناطق شركت داشته، عليه «مقام معظم» تيغ مي كشد.

دادگاه پاريس حكم داد: احسان نراقي در شكنجه رواني زندانيان شركت كرده است

دادگاه استیناف پاریس روز 26 مه 2011 حکم داد که آقای ایو بونه به صورت مشروع میتوانسته بنویسد که آقایان نراقی وشادانلو مأموران واواک بوده اند.
علاوه براین، دادگاه نظر داده است که آقای ایو بونه دارای حسن نیت بوده و در پایان یک تحقیق جدی، میتوانسته در کتاب خود نتیجه گیری کند که احسان نراقی فتوای صادر شده توسط خمینی علیه نویسنده ، سلمان رشدی، را تأیید کرده واینکه احسان نراقی معتقد بوده که شکنجه قابل توجیه است.
 دادگاه، بخصوص، بعد از ذکر شهادتهای متعدد زندانیان سیاسی که توسط تحقیقات نیز مورد تأیید قرارگرفته ، وبعد از مشاهده اینکه احسان نراقی قبلا در خدمت شاه بوده، وسپس به یک فرد «نزدیک» به رژیم کنونی ایران تبدیل گردیده؛ چیزی که خود او هم رد نمیکند، نظر داده است که :  این حقایق به آقای ایو بونه اجازه میدهد تا  بنویسد احسان نراقی « با تشکیل کلاسهای اجباری برای زندانیان در شکنجه روانی رفقای سابق خودش شرکت کرده است.

اطلاعیه وکلای برجسته فرانسوی ویلیام بوردون، تیری لوی، لئآ فوریستیه و لویی ماری دو رو درباره حکم دادگاه استیناف پاریس

حفاظت اشرف ـ تحصن در برابر سازمان ملل متحد در ژنو + تصوير

گريه بر دردهاي بي درمان ولايت + تصوير

آيا گريه بر هر درد بي درمان دواست؟
پس چرا دردهاي سيد علي درمان نمي شه؟
اين تصوير چند شب پيش از سيدعلي گرفته شده

چه كسي مانع ديدار خانواده هاي مجاهدين با عزيزانشان در اشرف است؟

روز گذشته سه كليپ در بالاترين گذاشته شده كه هر سه با استفاده از يك مصاحبه توليد شده توسط سيماي ضرغامي، مي خواهند نشان دهند كه مجاهدين از ديدار خانواده ها با ساكنان اشرف جلوگيري مي كنند. اين مصاحبه با چند نفر سرنشينان يك اتوبوس كه ظاهراً از عراق بر مي گردند ضبط شده و ادعا شده كه اينها خانواده هاي مجاهدين هستند كه با وجودي كه رنج سفر به عراق را متحمل شدند، ولي موفق به ديدار عزيزانشان در اشرف نشدند. 
فرمايشي بودن و مشكوك بودن اين مصاحبه ها كه توسط تلويزيون دروغپرداز ضرغامي تهيه شده، نياز به شرح و بسط ندارد، به همين دليل هيچكدام از اين لينكها بالاتر از 13 رأي نياوردند. آنچه باعث نوشتن اين سطور شد، اين بود كه به نوبه خودم در باره سوء استفاده ارگانهاي رژيم از رسانه ها براي انتشار اطلاعات غلط  اطلاع رساني كنم. براي جلوگيري از هرگونه سوء تفاهم، لازم به توضيح است كه من لينك گذار را نمي شناسم و نمي خواهم كسي را متهم كنم، اما معتقدم كه اين لينكها اطلاعات غلطي را كه آبشخور آن رژيم است، منتشر مي كنند.
دو تا از اين لينك ها را در اين جا ملاحظه مي كنيد:
 (لينك سوم را پيدا نكردم)
البته ديدن اين مصاحبه ها خالي از فايده هم نيست، چرا كه نشان دهنده وضعيت فلاكت بار رژيم و مزدورانش در عراق در برابر موج محكوميت هاي بين المللي است كه نيازمند انتشار چنين دروغهايي براي توجيه جنايت خود مي باشند.
با اين وجود، به اين سوال بايد پاسخ داد:
چه كسي مانع ديدار خانواده هاي مجاهدين با عزيزانشان در اشرف مي باشد؟
يافتن پاسخ البته نياز به نبوغ سياسي ندارد، با نگاهي به آنچه طي دوسال گذشته پيرامون اشرف در رسانه هاي خبري بين المللي منتشر شده، به خوبي گوياست.
قبل از آنكه نيروهاي عراقي، «حفاظت» اشرف را از آمريكايي ها تحويل بگيرند، خانواده هاي مجاهدين از داخل و  خارج كشور براي ديدار فرزندان و اقوامشان به اشرف مي رفتند. عكسها و فيلمهايي كه از اين ديدارها منتشر شده، به خوبي گويا هستند. نه فقط خانواده ها، بلكه خبرنگاران، نمايندگان پارلمانها و وكلا، به طور مرتب از اشرف ديدار مي كردند.
بعد از انتقال «حفاظت» اشرف به نيروهاي عراقي، «حفاظت» تبديل به محاصره ظالمانه اي شد كه نه فقط مانع ورود خانواده ها شد، بلكه دارو، پزشك، خبرنگار و هيأتهاي پارلماني و وكلا هم مشمول اين محاصره ظالمانه شدند.
طي دو سالي كه از محاصره اشرف توسط نيروهاي تحت امر مالكي مي گذارد، حتي يك خانواده موفق به ديدار عزيزش در اشرف نشده و يك هيأت پارلماني موفق به ديدار از اشرف نشده است.
حتي خانواده هايي كه در سالهاي گذشته، از ايران به اشرف رفته بودند، به جرم ديدار از اشرف به زندان افكنده شده و تعدادي از آنها، از جمله علي صارمي، جعفر كاظمي و محمد علي حاج آقايي، به همين جرم اعدام شدند. برخي نيز، در زندانها، محكوم به اعدام شده، يا به صورت بلاتكليف به سر مي برند.
از طرف ديگر، طي دوسالي كه از محاصره اشرف مي گذرد، خانواده هاي مجاهدين در آمريكا، كانادا، استراليا و كشورهاي اروپايي، كه خواستار ديدار عزيزانشان در اشرف بودند و با پاسخ منفي سفارتخانه هاي عراق مواجه شده اند، در برابر سفارت عراق، يا سفارت آمريكا در اين كشورها و در برابر وزارت خارجه آمريكا در واشينگتن، اقدام به تحصن يا برگزاري اكسيونهايي كرده اند.
با اينحال در يك سيرك مشترك، سازماندهي شده توسط انجمن دست ساز وزارت اطلاعات موسوم به «نجات» و حمايت شده توسط نيروهاي تحت امر مالكي، تعدادي دستچين شده از خانواده ها و اقوام ساكنان اشرف، تحت فشار، تهديد و شانتاژ، در نمايشي كه يادآور برنامه هاي هويت در سيماي ضرغامي و كيهان شريعتمداري است، شركت كرده و با استفاده از بلندگوهايي كه تعداد آنها اكنون به 240 دستگاه مي رسد، به پخش اراجيف عليه ساكنان اشرف و تهديد «اقوام»! خود پرداخته و مشغول شكنجه رواني آنها هستند و آنان را به تسليم و بازگشت به «دامن اسلام» فرا مي خوانند. آنها همچنين به «عزيزان خود»! وعده كشتار به دست نيروهاي مالكي را مي دهند.
اگر اين ها خانواده هاي اشرفيان هستند، پس علي صارمي و جعفر كاظمي و بسياري از كسان ديگر كه در زندانهاي رژيم آخوندي هستند كيستند؟  
چه كسي محاصره ظالمانه را بر اشرف تحميل كرده و علاوه بر خانواده ها، از ورود خبرنگاران به اشرف جلوگيري مي كند؟ (خبرنگاراني كه دو روز بعد از حمله اخير براي شركت در يك نمايش كنفرانس مطبوعاتي به اشرف برده شده بودند، گواهي دادند كه نيروهاي عراقي مانع از تماس خبرنگاران با ساكنان اشرف شدند).
چه كسي همين چند روز پيش، درخواست هيأت پارلمان اروپا براي بازديد از اشرف را رد كرد؟ (استرون استيونسون : وزيرخارجه عراق گفت موضوع ديدار از اشرف به هيچ وجه قابل بحث نيست! )
حالا نوبت كساني است كه لينكهايي را كه مدعي ممانعت مجاهدين از ديدار خانواده ها از عزيزانشان هستند، در بالاترين پست كرده اند، كه پاسخ دهند:
چه كسي مانع ديدار خانواده هاي مجاهدين با عزيزانشان در اشرف مي باشد؟
چه كسي اطلاعات غلط و گمراه كننده در اين زمينه در رسانه هاي عمومي منتشر مي كند؟

آيت الله منتظري: مجاهدين خلق يك سنخ فكر و برداشت است با كشتن حل نمي شود، بلكه ترويج مي شود

آیت الله منتظری، جانشين خميني و از پايه گزاران جمهوري اسلامي، به حکم پیرکفتارجماران برای قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان سال 67 اعتراض كرد و مقام خود را، به عنوان جانشين خميني به خاطر اين اعتراض از دست داد و تا آخر عمر در حبس خانگي به سر برد.

آيت الله منتظري در نامۀ، مورخ 24 مرداد 1367، به خميني نوشت:

"مبارزه با فکر و ایده از طریق کشتن غلط است."

او در اين نامه نوشت:

”مجاهدین خلق اشخاص نیستند یک سنخ فکر و برداشت است یک نحو منطق است ... با کشتن حل نمی شود بلکه ترویج می شود”. (1)

(1) خاطرات آیت الله حسینعلی منتظری، چاپ دیماه 1379، پیوست شمارۀ 155 - یادداشت خطاب به آقایان نیری قاضی شرع، اشراقی دادستان، رئیسی معاون دادستان، پورمحمدی نماینده اطلاعات در اوین برای اجرای حکم امام، مورخه 24/5/1367،

«پيام آور انسانيت» به ياري ساكنان اشرف مي شتابد

 روز چهارشنبه ۷ اردیبهشت کنفرانس بین المللی تحت عنوان «تهاجم به اشرف، پایداری ساکنان، مسئولیت آمریکا، ملل متحد و اتحادیه اروپا»،  با حضور خانم مریم رجوی و شخصیتهای بین المللی مانند پروفسور الی ویزل، برنده جایزه صلح نوبل، ملقب به «پیام آور انسانیت» از بازماندگان آشویتس، خانم اینگرید بتانکورد کاندیدای ریاستجمهوری کلمبیا گروگان فرانسوی – کلمبیایی، ژنرال جیمز جونز مشاور اسبق رئیس جمهور آمریکا، ژنرال وسلی کلارک فرمانده اسبق ناتو ،  ویلیام بوردون و ژان پیر اسپتزر از وکلای برجسته فرانسوی، کنت اولسون نماینده مجلس سوئد  برگزار شد .

 پروفسور الی ویزل، برنده جایزه صلح نوبل، ملقب به «پیام آور انسانیت» از بازماندگان آشویتس و کوره های آدمسوزی هیتلر، نویسنده ۵۷ کتاب و عضو شورای بین المللی حقوق بشر در نیویورک است که تمام زندگی خود را وقف دفاع ازحقوق بشر کرده است. او نامدارترین چهره جهانی مدافع قربانیان «جنایت علیه بشریت» و قتل عامهاست که از قربانیان آپارتاید در آفریقای جنوبی تا قربانیان قتل عام در بوسنی و قربانیان نسل کشی در آمریکای لاتین، در برابر جنایات جنگی پیوسته بپا خاسته است.
«پیام آور انسانیت» در دنیای معاصر، بر اساس تجربه اش از اردوگاههای مرگ یهودیان و دیگرِ قربانیان فاشیسم هیتلری، اکنون از مخالفان سرسخت فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است که بارها فریاد: «احمدی نژاد شرم بر تو» سرداده و اکنون به یاری مجاهدان اشرف می شتابد.
الي ويزل در ابتداي سخنراني خود با اشاره سكوت جهان در برابر فجايع مربوط به اشرف گفت: من یک سؤال دارم؟ چگونه است که تا چند ماه قبل که تعدادی از دوستان شما تماس گرفته و با من صحبت کردند، چیزی در مورد اشرف نمیدانستم؟
بعد از جنگ جهانی و همچنان که در سخنرانیم به هنگام دریافت جایزه نوبل گفتم، من عهد کردهام در هرجا و هر زمان که حقوق بشرضایع شود، سکوت نکنم.
بنابراین از سال ۱۹۹۳ یا ۱۹۹۷ من کجا بودم؟ من صحنهها را دیدم. اشرف که همچون کابوس بود. چرا من از آن خبر نداشتم؟ چرا دنیا خبر نداشت؟ مضافاً اینکه حداقل برخی از ما، یا همه ما که در اینجا نشستهایم، مطمئن هستم که روزنامهها را به دلیل حساسیتمان به فجایع مشخص، به دقت میخوانیم، آنها (اشرف) به دنبال و خواهان پیدا کردن چیزی هستند. من کلمه اشرف را تا همین اواخر پیدا نکرده بودم. دنیا کجا بود؟
آقای کندی شما به کتاب اول من به نام «شب» اشاره کردید. در واقع از زبان مادریم «عبری» ترجمه شده است. تیتر آن این است: «و آنگاه که دنیا در سکوت بود» دنیا الان هم در سکوت است. این را هم بگویم که من فجایع را مطمئناً با آنچه که در جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده و شما به آن اشاره کردید، با هم مقایسه نمیکنم. اما قتلعام زنان و مردان یک فاجعه است که باید ما را تکان دهد.
کسی در این مورد نمیدانست. من از شما که قلباً و روحاً به همان میزان به عنوان یک شاهد درگیر بودید میپرسم که احساس خودتان چیست؟ شما در طول سالیانی که احتمالاً تلاش میکردید تا زبان گشوده و حرفتان شنیده شود اما شنیده نمیشد، چه احساسی دارید؟
رسانههای ارتباط جمعی چه شدهاند؟ نیویورک تایمز معروف کجاست؟ مضاف بر همه اینها، در اینجا در پاریس ایستگاههای تلویزیونی کجا هستند؟ آیا به این مفهوم است که میان قربانیان با هم تفاوتی هست؟ یعنی در مورد برخی از قربانیان صحبت میکنیم و در مورد برخی دیگر حرفی نمیزنیم؟ بنابراین میخواهم بفهمم که چه چیزی باعث شده که سردبیران این روزنامهها، یا تلویزیون ان بی سی، در مورد اشرف حرفی نزنند؟
این را فهم نمیکنم. فقط فهم نمیکنم. ولی به شما قول میدهم حالا که از این موضوع مطلع شدم، تلاش خودم را خواهم کرد تا هر آنچه را که در توانم هست در بیداری آنهایی که نیازمند بیدار شدن در مورد این تراژدی هستند، انجام دهم. 
پاتریک، از من سؤال کردی که پس از دیدن آن عکسها چه احساسی داشتم. من این را به تو میگویم. مطمئن باش که امشب نخواهم خوابید. پس از دیدن آن چه که دیدم، خوابی نخواهم داشت. من خودم را میشناسم و بنابراین، با همه تضمینهایش این را میگویم.
شاید از ویدئویی که نشان داده شد، کمتر قابل فهم باشد. توجه دارید که من چند سال است کارزاری را علیه احمدینژاد در سراسر جهان بهراه انداختهام. به همین خاطر در ارتباط با اشرف من باید درباره ایران بیشتر بدانم. ولی اینطور نیست. من حتی نمیدانم که این کنفرانس اولین آن خواهد بود یا اینکه دومین و یا ادامه دار؟ نمیدانم. اما یک چیز روشن است. نباید در همینجا ختم شود.
به عنوان مثال میگویم ما چه کاری میتوانیم بکنیم؟ آن دسته از دوستان و همکارانم که در جمع سخنرانان نشستهاند، وقتی که به آمریکا برگشتیم، با هم ملاقات می کنیم و به خودمان یادآوری کنیم ک ما شاهدِ شاهدان بودهایم. این به مفهوم یک وظیفه اخلاقی مشخص است. وقتی که برمیگردیم دیگر ما نمیتوانیم صرفاً صفحه را ورق بزنیم ، انگار که تصویری ندیده ایم یا آنهایی که در اینجا بودند را نشنیدهایم.
الي ويزل در اردوگاههاي مرگ هيتلري رديف دوم از پايين نفر هفتم از سمت چپ

آقای اسپیتزر، شما را به نیویورک یا واشینگتن دعوت میکنیم. چه چیز دیگری به شما میتوانم بگویم. شما کسانی صاحب نفوذی را میشناسید که من نمیشناسم. به هرحال ما کسانی را میشناسیم که ذینفوذ هستند و شاید که باید با آنها به بحث بنشینیم تا ببینیم  برای آنکه کسانی به حرکت در آیند و عمل کنند، چه بکنیم؟ چرا که نمیشود به همین منوال به پیش رفت. اینطور نباید باشد.
پیشنهاد من این است از اینجا پیامی بفرستیم مخاطبش، هر کس اعم زن و مرد پیر و جوان باشد که به نجابت انسان باور دارند و بگوییم اکنون همه ما در همبستگی تمامعیار با آنهایی هستیم که در اشرف هستند، و آنهایی که برای آزادی و زیستن آزادانه به عنوان یک انسان، تلاش و کار میکنند. همبستگی با آنهایی که معتقد به نجابت انسان در همه جا هستند.
با تشکر.



چرا بالاترين خبر اول در باره درگذشت منوچهر سخايي را حذف كرد؟

امروز صبح سه اخطار پي در پي در مورد سه لينك خودم از بالاترين دريافت كردم كه باعث تعجبم شد، اخطار اول مربوط به لينكي است كه دو ماه پيش فرستادم كه ترجمه يك خبر از خبرگزاري رويتر بود، اتهام: نقض كپي رايت! اخطار دوم مربوط به يك كامنت بود كه يك ماه پيش در زير يك لينك نوشته بودم
اما اخطار سوم مربوط به خبري بود كه در باره درگذشت زنده ياد سخايي در فضاي مجازي پخش شده بود من لينك آن را فرستادم و بلافاصله به عنوان اولين خبر موضوع داغ درگذشت منوچهر بعد از چند ساعت 129 امتياز گرفت و در ليست «بهترين لينكهاي دو ساعت اخير» ظاهر شد.
اما در كمال تعجب چند ساعت بعد حذف شد! حذف شدن اين لينك را من امروز صبح وقتي پيام اخطار از بالاترين را دريافت كردم، متوجه شدم.
اما علتي كه براي حذف اين لينك ارائه شده جالب است، نوشته «ارسال لینک تکراری با تغییر در آدرس»!
من براي بالاترين نوشتم و خواستار توضيح در اين زمينه شدم، اما چون تا ساعت 8 شب جوابي نگرفتم، تصميم گرفتم اين را براي كاربران بالاترين توضيح دهم، چون خودم را مديون توضيح، حداقل به كاربراني كه به اين لينك مثبت دادند، دانستم.
اين لينك به شهادت بسياري از كاربران بالاترين و لااقل 129 نفري كه به آن مثبت دادند، اولين خبري بود كه در باره درگذشت زنده ياد منوچهر سخايي منتشر شد و به همين دليل اولين خبر موضوع داغ بود و 129 امتياز گرفت و خبر دوم كه بلافاصله بعد از آن بود، 80 امتياز داشت. چندين خبر و كليپ ترانه و موزيك هم بعد از آن پست شد كه در همان موضوع داغ موجود است.
سوال من اين است چگونه مي شود اولين خبر، تكراري باشد!؟ آن خبري كه من آدرس آن را تغيير دادم و تكرارش كردم كو؟
به نظر من اين سوال تنها يك پاسخ مي تواند داشته باشد، اين خبر بر هويت سياسي اين هنرمند مبارز سرپوش نگذاشته بود و عضويت وي را در تشكيلاتي كه مخالف سرسخت ديكتاتوري آخوندي است، كتمان نكرده بود، به همين دليل، خشم بسياري را برانگيخت و در اين ميان، به گمان من آنها كه اين لينك را مخالف خواستهاي سياسي خود ديدند، اقدام به ارسال گزارشهاي فله اي و چه بسا سازمانيافته عليه آن كردند، و بالاترين نيز كه متأسفانه در برابر هجوم اين گزارشهاي فله اي، بي دفاع است، اين طور واكنش نشان داده و اقدام به حذف اين لينك كرد.
با اين نمونه اين سوال براي من ايجاد شد كه  آيا سيستم «شكايت کاربران و سیستم اتوماتیک و هوشمند بالاترین»! قادر است آزادي بيان و دموكراسي را براي كاربران بالاترين تأمين كند؟ اين سيستم چه مصونيتي در برابر هجوم گزارشهاي فله اي دارد؟
 آيا گردانندگان بالاترين مي توانند توضيحي در باره سيستم مديريت اين چنيني ارائه كنند؟
دركنار اين موضوع، گير دادن به دو لينك مربوط به دو ماه و يك ماه قبل سازمانيافته بودن اين هجوم را برملا مي كند، چطور مي شود كه دو اخطار مربوط به لينكهاي دو ماه پيش و يك ماه پيش همزمان با اخطار لينك ديروز سر رسيده است؟!
به نظر من اين حاكي از پرونده سازي براي سه اخطاره شدن من است، تا نظر بالاگران چه باشد.
در زير پيامي را كه بالاترين در رابطه با لينك مربوط به خبر درگذشت زنده ياد سخايي كه تا قبل از حذف شدن 129 رأي آورد، برايم فرستاده ملاحظه مي كنيد:
 
Javad Darkob عزیز،
این لینک‌ ارسالی شما

منوچهر سخايي درگذشت
(http://balatarin.com/permlink/2011/4/28/2481511)
ایراد «ارسال لینک تکراری با تغییر در آدرس» دارد. لطفا قوانین بالاترین را بار دیگر مطالعه بکنید و سعی کنید که بهتر قوانین را رعایت کنید.
سیستم تشخیص خطاهای بالاترین براساس ترکیبی از گزارش کاربران، نظارت مسئول شکایات کاربران و سیستم اتوماتیک و هوشمند بالاترین کار می‌کند.

مريم رجوي: همچنانكه در سال 88 اعلام كرديم همه مجاهدين آماده بازگشت به ايران هستند، مشروط بر اينكه ولي فقيه با تضمين بين المللي اعلام كند از دستگيري و تعقيب و شكنجه و اعدام مصون هستند


طي بيانيه اي كه توسط سيماي آزادي در روز 20 آوريل پخش شد، خانم مريم رجوي در پاسخ به اظهارات علی العلاق، دبیر کل شورای وزیران عراق اعلام كرد:
درمورد بازگشت مجاهدین به ایران، همچنانکه قبل از حمله ۶ و ۷ مرداد در سال ۸۸ اعلام کردیم همه ساکنان اشرف بلادرنگ برای آن آمادگی دارند مشروط به اینکه ولی فقیه رژیم ملایان با تضمین و نظارت ملل متحد و سازمانهای بین المللی اعلام کند از دستگیری و تعقیب و شکنجه و اعدام مصون هستند و از حق آزادی بیان و تظاهرات مسالمت آمیز بدون هیچ قید و شرط برخوردارند. دولت عراق نیز باید اعلام کند ساکنان اشرف میتوانند اموال غیر منقول خود را بفروشند و اموال منقولشان را با خود ببرند (بیانیه ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۹ درباره بازگشت ساکنان اشرف به ایران با شرایط مشخص).
درباره انتقال ساکنان اشرف به ایالات متحده یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ما پیوسته آمادگی ساکنان اشرف را به نیروها و مقامات آمریکایی و عراقی و ملل متحد و همچنین دولتهای اروپایی اعلام کرده ایم. بنابراین اگر کسی عمد دارد آن را ناشنیده بگیرد تا بر طبل های حکومت آخوندها در ایران برای انهدام مجاهدین و  قصاص یکایک آنها بکوبد، به خودش مربوط است.
ساکنان اشرف در مذاکرات دو روزه خود با ژنرال اودیرنو در ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ اعلام کردند که پس از گردآوری سلاح هایشان در صورتیکه ایالات متحده قادر به حفاظت از آنها در عراق نیست، آمادگی دارند که به آمریکا بروند. این مطلب در صورتجلسه مذاکرات ثبت شده و در سالهای بعد هم مرتباً با ژنرال های مسئول حفاظت از اشرف از جمله ژنرال میلر، ژنرال براندنبورگ، ژنرال گاردنر، ژنرال استون، آدمیرال رایت و ژنرال کوانتاک که تا پایان سال ۲۰۰۹ جایگزین یکدیگر می شدند، در میان گذاشته شده و ثبت شده است.
همچنین در مهرماه ۱۳۸۸ همزمان با آزادی ۳۶ گروگان که حکومت عراق خواستار اخراج آنها از این کشور بود، مقاومت ایران بار دیگر اعلام کرد که نه فقط از انتقال گروگانها بلکه از انتقال کلیه ساکنان اشرف به ایالات متحده یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا استقبال می کند. این مطلب در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت بتاریخ ۱۲ مهر ۱۳۸۸ و همچنین در نامه ۷ اکتبر ۲۰۰۹ مشاور حقوقی ساکنان اشرف به دولت عراق تصریح شده و رونوشت آن بلادرنگ دراختیار هیئت ملل متحد، صلیب سرخ و نیروهای آمریکایی به فرماندهی ژنرال دیوید کوانتاک قرار گرفته است.
دو روز قبل از قتل عام ۱۹ فروردین و آتش گشودن نیروهای مهاجم عراقی به ساکنان بیدفاع ، باز هم نمایندگان اشرف در ۱۷ فروردین (۶ آوریل ۲۰۱۱) به هیات ملل متحد و نیروهای آمریکایی اطلاع دادند که اگر  حاضر به تضمین حفاظت آنها نیستند بر عهده ایالات متحده است که به ازای گردآوری سلاح هایشان، طبق موافقتنامه ای که جداگانه با یکایک ساکنان امضاء کرده است، آنها را بلا استثناء ، به آمریکا یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا منتقل کنند. 

متن كامل اين بيانيه از اين قرار است:
آقای علی العلاق دبیر کل شورای وزیران حکومت عراق در پی حمله قتل عام به اشرف و محکومیت بین المللی این جنایت بزرگ علیه بشریت اعلام کرده است:  شورای وزیران حکومت عراق پس از بحث و گفتگوهای مفصل،پایان سال ۲۰۱۱ را برای تعیین تکلیف نهایی پرونده قرارگاه اشرف به شیوه های مختلف قانونی مشخص کرده است .
 به این منظور وزارتخانه های خارجه و حقوق بشر و کشور و دفاع و سایر وزارت خانه های ذیربط مکلف شدند با استفاده از کلیه راهها،  به استثنای استفاده از زور، برای پایان دادن این پرونده بکار بپردازند.
العلاق ادعا کرد حکومت عراق از یک سال ونیم پیش کمیته ای برای حل مشکلات« از طریق گفتگو با همکاری با طرف امریکایی تشکیل داده است، ولی سازمان (مجاهدین) از پاسخ دادن به آن خود داری کرده است وبه  راه حل های واقع گرایانه قانع نشده است».
وی افزود: « ساکنان این قرارگاه دارای کمترین آمادگی برای تفاهم نیستند،تا آنجا که دولت  عراق نمیتواند با آنها باب گفتگو باز کند، با وجود  اینکه ، چندین گزینه از جمله: بازگشت به کشورشان و یا رفتن به هر کشور دیگر، و یا هر گونه تصمیم گیری دیگری که بدور از خاک عراق به نفع شان باشد، به آنها ارائه شده است.اعضای این سازمان از گوش کردن به هرگونه گفتگو خود داری میکنند، و به محض ورود طرف های رسمی به خاک این قرارگاه برای نظم دادن به امور، بلوا ایجاد میکنند... و برخی طرفها این مسایل را برای اهداف سیاسی خود مورد استفاده قرار میدهند.در حالی که این موضوع مربوط به حاکمیت ملی و امنیت عراق است.» 
دبیر کل شورای وزیران حکومت عراق همچنین از تشکیل کمیته ای به ریاست آقای نوری شاویس معاون نخست وزیر برای حفاظت از اموال عراق در اشرف بعد از برداشته شدن حفاظت بین المللی از آن در هماهنگی با همه طرفهای ذیربط خبر داد تا به ایجاد مکانیزمهای لازم برای حفاظت از این اموال بپردازد . این کمیته که در آن دیوان نظارت مالی در وزارت دارایی و برنامه ریزی و مشاور قانونی شورای وزیران عضویت دارند، به اتخاذ برخی تصمیمات اجرایی مبادرت کرده است تا مکانیزمهایی وضع کند که اموال عراق  درمعرض هیچ خطری قرار نگیرد!
خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده شورای ملی مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، صرفنظر از سفسطه و وارونه گویی و دروغپردازی آشکار در  اظهارات دبیرکل شورای وزیران حکومت عراق، موارد زیر را خاطر نشان کرد:
۱-جای خوشوقتی است که سرانجام حکومت عراق تحت فشارهای فزاینده داخلی و بین المللی لااقل در لفظ بگونه متمدنانه  شیوه عدم استفاده از زور را پذیرا شده است. این البته پس از لشکر کشی زرهی به بهانه زمین کشاورزی و پس از کشتار وحشیانه ۳۴ تن از ساکنان اشرف و مجروح کردن ۳۵۰تن از آنان و زیر گرفتن رزمندگان بی دفاع آزادی ایران در زیر چرخهای هاموی و هامر صورت میگیرد و باید دید در آینده حکومت عراق در عمل به چه میزان به کنار گذاشتن زور و زورگویی در رابطه با مجاهدان اشرف، متعهد است.
۲-تا صبح امروز نیروهای مسلح عراقی کماکان اشرف را در محاصره و در معرض نشانه روی انواع زرهی و تیربارها دارند. بنابراین اولین نشانه پایبندی حکومت عراق به عدم استفاده از زور و قوه قهریه، بیرون رفتن کلیه افراد و نیروهای مسلح از داخل اشرف بعنوان یک منطقه غیر نظامی است.
۳-حکومت عراق قبل از هر چیز باید بگوید که به کدام قاعده و قانون و عرف بین المللی در رابطه با ساکنان اشرف پایبند است؟ آیا قطعنامه های ۲۴ آوریل ۲۰۰۹ و ۲۵ نوامبر ۲۰۱۰ پارلمان اروپا درباره حقوق ساکنان اشرف را که با اتفاق نظر ۸۵۰۰ حقوقدان و بیش از ۴هزار پارلمانتر تدوین شده است می پذیرد یا خیر؟ آیا به قانون بین المللی حقوق بشر و قانون انساندوستانه بین المللی و کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی در رابطه با حقوق ساکنان اشرف پایبند است یاخیر؟ آیا مواد ۵۲ و ۵۳ کنوانسیونهای لاهه درباره مالکیت های اعضای مجاهدین  در عراق را می پذیرد یا خیر؟ آیا طبق قوانین بین المللی به قراردادهای حاکمیت سابق عراق با سازمان مجاهدین خلق ایران التزام دارد یا خیر؟ آیا حقوق ساکنان اشرف را  که در ۱۶ نظریه حقوقی توسط برجسته ترین حقوقدانان بین المللی نوشته شده است قبول دارد یا خیر؟ آیا خانواده ها و وکلای ساکنان اشرف میتوانند اکنون پس از ۲۸ ماه ممنوعیت مطلق مانند گذشته از سراسر جهان آزادانه به دیدار نزدیکان و موکلانشان بیایند؟  آیا شکنجه روانی ساکنان اشرف با ۲۴۰ بلندگو که طبق نظریه حقوقدانان بین المللی از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است را متوقف می کند یا خیر؟ آیا محاصره ضد انسانی ۲۸ ماهه اشرف بویژه محاصره پزشکی و زجر کش کردن بیماران را متوقف می کند یا خیر؟ آیا بیماران مانند تمام دنیای متمدن از حق دسترسی آزادانه به خدمات پزشکی به هزینه خودشان برخوردارند یا خیر؟ آیا نیروهای عراقی از زمین هایی که در اشرف به بهانه های موهوم با آتشباری و کشتن بیگناهان اشغال کردند، لااقل تا پایان سال ۲۰۱۱ که خودتان اعلام کرده اید، خارج میشوند یاخیر؟  آیا به حکم دادگاه اسپانیا برای احضار جنایتکاران در کشتار ۶  و۷ مرداد سال ۱۳۸۸ تن میدهد یا خیر؟ اگر اعضای کمیته سرکوب اشرف در نخست وزیری عراق، مدعی هستند که ساکنان اشرف در یکسال و نیم گذشته « به محض ورود طرف های رسمی به خاک این قرارگاه برای نظم دادن به امور، بلوا ایجاد میکنند»، بهتر است در دادگاه اسپانیا حاضرشده و این مطلب را درحضور نمایندگان ساکنان اشرف بازگو و اثبات کنند.
۴-به گواهی یونامی و تیم نظارت نیروهای آمریکایی در یکسال و نیم اخیر، این دولت عراق بوده است که پیوسته از هرگونه گفتگو با ساکنان اشرف جز با تیر و تبر و چماق و مسلسل خودداری کرده و در کمتر از ۱۰۰ روز  از ۹ مهر تا ۱۷ دی ۸۹ طی ۶ حمله  ۲۲۱ نفر را در اشرف مجروح کرده است که ۹۴ تن از آنها زنان مجاهد مسلمان هستند.
آیا شما قبل از حمله و قتل عام اخیر، که اسناد بکلی سری و دستور عملیاتی آن توسط مقاومت ایران در پایتخت های مختلف افشا شده است، علیرغم اصرار فرمانده آمریکایی حاضر در اشرف، به مذاکره با ساکنان اشرف تن دادید یا از آن پرهیز کردید و گریختید؟براستی هدف از اکاذیب دیوانه وار در شوهای تلویزیون حکومتی العراقیه علیه مجاهدین و مقاومت ایران مبنی بر اینکه گویا درجریان حمله اخیر شماری از مجاهدین ترسیده و گریخته و خود را تسلیم نیروهای عراقی و رژیم آخوندها در ایران کرده اند، چیست و مسئول آن کیست؟
۵-حکومت عراق هیچ مالکیتی بر بناها و تأسیسات و اموال اشرف که توسط ساکنان آن ساخته و یاخریداری شده است، ندارد. اسناد خرید کلیه خودروها و تجهیزات و ژنراتورها و سایر اموال با پول ساکنان اشرف دراختیار نیروهای آمریکایی و ملل متحد و دادگاهها و مقامات عراقی قرار گرفته و بارها منتشر شده است ( ازجمله در نشریه مجاهد شماره ۹۱۵ -۵ تیر ۱۳۸۷ و کتاب کارزار پیروزی-آذر ۱۳۸۸). یکی از این اسناد، سند خرید و واردکردن ۳۵۰۰ خودرو به کشور شما با هزینه مجاهدین در فاصله سالهای ۱۹۸۶  تا ۱۲ دسامبر  ۲۰۰۲  به امضای وزیر بازرگانی وقت عراق است که اخیراً هم به یک دادگاه عراقی داده شده است. بنابراین طبق همه قوانین و کنوانسیون های بین المللی که عراق امضاء کننده آنهاست، عبارت «حفاظت از اموال عراق در قرارگاه اشرف» مصرفی جز جلب رضایت ملایان حاکم بر ایران برای اقدامات سرکوبگرانه بعدی نیست. در حملات ۲ سال اخیر نیروهای عراقی به اشرف در مجموع بیش از ۱۲ میلیون دلار انواع خودروهاو ژنراتورها و بنگال و جراثقال و تجهیزات آب و برق و وسایل گرمایش و سرمایش و اموال و وسایل شخصی بسرقت رفته است. لیست خسارتها و اموال سرقت شده به هیئت ملل متحد و نیروهای آمریکایی ودادگاه های عراقی داده شده اما حکومت عراق تا این تاریخ از برگرداندن آنها سر باز می زند. 
علاوه بر این، ساکنان اشرف، طبق اسناد موجود، از زمان انتقال حفاظت اشرف از نیروهای آمریکایی به حکومت عراق از ابتدای سال ۲۰۰۹ تا کنون، دهها میلیون دلار ساختمان و تأسیسات و تجهیزات برای استقرار نیروهای عراقی درخارج سیاج اشرف هدیه کرده اند اما در عمل تمام آنها، از برج های نگهبانی گرفته تا کیوسک های حفاظتی و ساختمان بیمارستان عراق جدید برای اذیت و آزار و شکنجه ساکنان اشرف بکار گرفته شده است.
۶-درمورد بازگشت مجاهدین به ایران نیز، همچنانکه قبل از حمله ۶ و ۷ مرداد در سال ۸۸ اعلام کردیم همه ساکنان اشرف بلادرنگ برای آن آمادگی دارند مشروط به اینکه ولی فقیه رژیم ملایان با تضمین و نظارت ملل متحد و سازمانهای بین المللی اعلام کند از دستگیری و تعقیب و شکنجه و اعدام مصون هستند و از حق آزادی بیان و تظاهرات مسالمت آمیز بدون هیچ قید و شرط برخوردارند. دولت عراق نیز باید اعلام کند ساکنان اشرف میتوانند اموال غیر منقول خود را بفروشند و اموال منقولشان را با خود ببرند (بیانیه ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۹ درباره بازگشت ساکنان اشرف به ایران با شرایط مشخص).
۷-درباره انتقال ساکنان اشرف به ایالات متحده یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ما پیوسته آمادگی ساکنان اشرف را به نیروها و مقامات آمریکایی و عراقی و ملل متحد و همچنین دولتهای اروپایی اعلام کرده ایم. بنابراین اگر کسی عمد دارد آن را ناشنیده بگیرد تا بر طبل های حکومت آخوندها در ایران برای انهدام مجاهدین و  قصاص یکایک آنها بکوبد، به خودش مربوط است.
ساکنان اشرف در مذاکرات دو روزه خود با ژنرال اودیرنو در ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ اعلام کردند که پس از گردآوری سلاح هایشان در صورتیکه ایالات متحده قادر به حفاظت از آنها در عراق نیست، آمادگی دارند که به آمریکا بروند. این مطلب در صورتجلسه مذاکرات ثبت شده و در سالهای بعد هم مرتباً با ژنرال های مسئول حفاظت از اشرف از جمله ژنرال میلر، ژنرال براندنبورگ، ژنرال گاردنر، ژنرال استون، آدمیرال رایت و ژنرال کوانتاک که تا پایان سال ۲۰۰۹ جایگزین یکدیگر می شدند، در میان گذاشته شده و ثبت شده است.
همچنین در مهرماه ۱۳۸۸ همزمان با آزادی ۳۶ گروگان که حکومت عراق خواستار اخراج آنها از این کشور بود، مقاومت ایران بار دیگر اعلام کرد که نه فقط از انتقال گروگانها بلکه از انتقال کلیه ساکنان اشرف به ایالات متحده یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا استقبال می کند. این مطلب در اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت بتاریخ ۱۲ مهر ۱۳۸۸ و همچنین در نامه ۷ اکتبر ۲۰۰۹ مشاور حقوقی ساکنان اشرف به دولت عراق تصریح شده و رونوشت آن بلادرنگ دراختیار هیئت ملل متحد، صلیب سرخ و نیروهای آمریکایی به فرماندهی ژنرال دیوید کوانتاک قرار گرفته است.
دو روز قبل از قتل عام ۱۹ فروردین و آتش گشودن نیروهای مهاجم عراقی به ساکنان بیدفاع ، باز هم نمایندگان اشرف در ۱۷ فروردین (۶ آوریل ۲۰۱۱) به هیات ملل متحد و نیروهای آمریکایی اطلاع دادند که اگر  حاضر به تضمین حفاظت آنها نیستند بر عهده ایالات متحده است که به ازای گردآوری سلاح هایشان، طبق موافقتنامه ای که جداگانه با یکایک ساکنان امضاء کرده است، آنها را بلا استثناء ، به آمریکا یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا منتقل کنند. 
۸-به این ترتیب اگر در آینده هم مانند گذشته، هدف از تشکیل انواع و اقسام کمیته ها در نخست وزیری عراق، صرفاً سرکوب هر چه بیشتر مجاهدین، کشتار آنها و امحاء اشرف باشد، هیچ راه حلی برای رزمندگان آزادی ایران جز پایداری بهر قیمت باقی نمی ماند. رژیم ولایت فقیه در ایران و دست نشاندگان آن در عراق، همچون شاه و خمینی، آرزوی ذلت و تسلیم مجاهدین به دیکتاتوری و دجالگری را بگور می برند. 
خانم رجوی در پاسخ به حکومت عراق و دبیرکل شورای وزیران آن افزود: با این همه، اگر هدایت سیاست عراق در رابطه با ساکنان اشرف، اعضاء سازمان مجاهدین خلق ایران، در دست دیکتاتوری نامشروع آخوندها در ایران و شخص خامنه ای ، نیست، اگر منظور حکومت عراق از گفتگو و تفاهم، سرفرود آوردن در برابر خواسته های غیر قانونی و مورد پسند ولی فقیه ارتجاع نیست؛  ما به غایت از هر گونه گفتگو و تفاهم البته با حضور وکلا و حقوقدانان و نمایندگان دولت آمریکا و ملل متحد استقبال  میکنیم. به این منظور حکومت عراق بلادرنگ میتواند نمایندگان خود را به پاریس یا مقر اتحادیه اروپا در بروکسل بفرستد یا با سفرنمایندگان مجاهدین و مقاومت ایران و وکلایشان به بغداد و اشرف اعلام موافقت کند، مشروط بر اینکه حفاظت آنها را از ورود تا خروج، نیروهای آمریکایی بر عهده بگیرند.

منبع: همبستگي ملي

سازمانهاي حقوق بشري كجا هستند؟ پزشكان بدون مرز چه مي كنند؟

طبق آخرين اطلاعيه دبيرخانه شوراي ملي مقاومت كه لحظاتي پيش از سيماي آزادي بخش شد، تعداد شهداي هجوم نيروهاي مالكي به اشرف به 27 تن رسيده و تعداد مجروحين بيش از 300 نفر
به دليل ممانعت نيروهاي مالكي از ورود پزشكان و امكانات درماني هر لحظه تعداد بيشتري از مجروحين به شهادت مي رسند.
جامعه جهاني منتظر چيست؟ كه مالكي جنايتكار تا آخرين نفر ساكنان اشرف را به قتل برساند؟
كسي نيست كه افسار اين سگهاي وحشي را بكشد؟
سازمانهاي حقوق بشري كجا هستند؟ منتظرند كه كشته ها به آخر برسد؟
پزشكان بدون مرز چه مي كنند؟
آي آدمها! 3400 انسان دارند مي سپارند جان!

حمايت جامعه جهاني از مقاومت مردم ليبي

تصويب قطعنامه شوراي امنيت در مورد ليبي، كه مجوز «هرگونه اقدام» ضروري براي حفاظت از شهروندان را صادر كرده است، به معني به رسميت شناختن حق مردم ليبي براي مقاومت با هر وسيله ممكن، عليه ديكتاتوري است كه به زبان خوش و به شيوه مسالمت آميز تسليم خواست مردم نمي شود.
مبارك و بن علي به شيوه نسبتا مسالمت آميز تسليم خواست مردمشان شدند، مقاومت قهرآميز ضروري نبود، قذافي، بيرحم، وحشي، مردم ليبي را از زمين و هوا بمباران و توپ باران و قتل عام مي كند، دفاع، مقاومت، به هر وسيله ممكن، حق طبيعي انسان است . به هيچ بهانه اي نمي شود اين حق را از كسي دريغ كرد.
اكنون شوراي امنيت ملل متحد، و به عبارتي، جامعه بين المللي، تحت فشار افكار عمومي، با تصويب قطعنامه خود، اين حق را براي مردم ليبي به رسميت شناخت، اين قطعنامه، خواه ناخواه، به معني حمايت جامعه جهاني، از مردمي است، كه راهي جز دست بردن به مقاومت مسلحانه براي دفاع از خود در برابر قذافي نيافتند.

كشف حجاب خبرنگار جلوي ا.ن جنجال آفريد + تصوير + فيلم

انتشار اين تصاوير و فيلم در رسانه هاي حكومتي در ايران باعث جنجال شد.
از جمله رسانه الف، متعلق به احمد توكلي روز چهارشنبه 25 اسفند، با عنوان «گستاخي خبرنگار اسپانيايي مقابل دکتر احمدي نژاد» نوشت:      
خبرنگار تلویزیون اسپانیا ديروز هنگام مصاحبه با رئيس جمهور كشورمان برخلاف قوانين و پروتكل جمهوري اسلامي ايران، حجاب خود را برداشت و با بي اعتنايي احمدي نژاد به گستاخي خود ادامه داد.
به گزارش "الف"، در حالیکه احمدي نژاد در گفتگو با آنا پاستور، خبرنگار زن تلویزیون اسپانیا به دفاع از مواضع کشورمان و تشریح نفوذ صهیونیسم در اروپا مي پرداخت، اين خانم خبرنگار روسري خود را انداخت اما با هيچ واكنشي از سوي دكتر احمدي نژاد روبرو نشد.
عدم تذکر مسئولان تشريفات رياست جمهوري به خبرنگار اسپانيايي براي رعايت قانون و پروتكل كشورمان، باعث تعجب مشاهده کنندگان این مصاحبه شده است.
لازم به ذكر است، مهمانان خارجی، خبرنگار یا دیپلمات، توریست ها و حتي سران كشورها مطابق پروتكل كشورمان موظفند در خاك جمهوري اسلامي ايران حجاب اسلامي را رعايت كنند. ضمن اینکه رییس جمهور نیز به طریق اولی ملزم به رعایت این قوانین در ملاقات های خود است. 
عدم تذکر به خبرنگار اسپانیایی، یادآور مصاحبه اسفندیار رحیم مشایی با خبرنگار روزنامه صباح ترکیه است که در آن مصاحبه که در دفتر مشایی صورت گرفته بود، وی خطاب به روزنامه نگار خارجی گفته بود که مشکلی در عدم رعایت حجاب برای خارجی ها نیست.  مشایی سخنان خود در اين مصاحبه را تکذیب کرد.



آرشیو